پاییز می رسد که مرا مبتلا کند...!

متن مرتبط با «last seen recently در تلگرام» در سایت پاییز می رسد که مرا مبتلا کند...! نوشته شده است

فردی هستم نشسته در مراسم پاتختی!!!

  • بیدمشک تگ ها chimie intre noi as a microbiologistِ (: من در جهانی موازی! my moods sweet dreams music box آخرین مطالب فردی هستم نشسته در مراسم پاتختی!!! اجازه می فرمایید گاهی خواب شما را ببینم؟! شادم که به هر حال به یاد تو ام اما....! بیست و یک! چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی؟! یاد شنگول و منگول و حبه ی انگور افتادم! تا تیر تمام نشده بنویسم حداقل! جای مهتاب به ت,نشسته,مراسم,پاتختی ...ادامه مطلب

  • تا حالا کف اتوبوس دراز کشیدین؟!

  • امتحان ها بالاخره امروز تمام شدند...اما ترکیب گرما و 3 امتحان پشت سر هم و امتحان الهی کار خودشان را کردند و دست به دست هم دادند تا بنده امروز موفق شوم دنیا را از زاویه ی کف بی آر تی تماشا کنم! امتحان سر ظهر بود و با دوستم در ایستگاه قرار داشتم که برویم و امتحان آخر را بدهیم و خلاااص! تا سوار اتوبوس , ...ادامه مطلب

  • باز آ که در فراق تو چشم امیدوار/چون گوش روزه دار بر الله اکبر است

  • طاعات و عباداتتون قبول باشه...ماه رمضون رو دوست دارم،با وجود همه سختی هاش و گرمای این روزا و هم زمانی امتحان الهی با امتحانای دانشگاهD: بازم حس خوب این ماه همراهم هست... همه امتحانام پشت سر همه و مدام یا فیزیولوژی میخونم یا ویروس...گاهی انقد سرم از اسم ویروسا پر میشه که حس می کنم مغزم اشباع شده و بر, ...ادامه مطلب

  • ما را خیال توست،تو را در خیال چیست؟

  • برای خودم هم عجیب است اما درست 5 دقیقه است که دستانم را زدم زیر چانه ام و به عنوان مناسب برای این پست فکر می کنم!دنبال بیتی می گردم که از دوست داشتن بگوید...و نمی توانم انتخاب کنم! دوست داشتنت از بهترین اتفاق های دنیاست،حال خوبم را بهتر می کند،حال بدم را خوب!به قول آن آهنگی که بابک جهانبخش می خواند:تو بهترین شرایطم حالمو بهتر می کنی! +عنوان مصراعی از هلالی جغتایی هست, ...ادامه مطلب

  • بهار بافته شده در تار و پودها....

  • من چادر نماز های تیره را چندان دوست ندارم،برعکس چادرهای گلدار با زمینه روشن که عاشقشان هستم،چادرهایی که زمینه سفید دارند و گل های ریز صورتی...دیروز در پارچه فروشی دیدم که آقای فروشنده توپ این پارچه را گذاشته روی پیشخوان و برای خانمی که کنارم ایستاده یک قواره چادری متر می کند...دلم را برد و تا بریدن قواره چادری اول تمام شد گفتم آقا از این پارچه یک قواره هم برای من ببرید لطفا...نمی دانم شاید هم زیادی گل گلی است!اما حالا دل من خوش است که چادر نمازی دارم که لا به لای گل هایش بهار است!, ...ادامه مطلب

  • ما قدر چیزهای مهمی را نمی دانیم!

  • حدود ساعت 11 دیشب بود که پدرم هوس قهوه کرد.مامان که هیچ وقت از 8 شب به بعد از ترس بی خوابی قهوه نمی خورد اما من گفتم می خورم.بابا گفت نکنه بی خواب بشی؟ گفتم:من؟؟!عمرا!!! و واقعا هم فکر نمی کردم بی خوابی به سرم بزند!هیچ وقت قهوه خوردن تاثیری روی خوابم نداشت. اما چشمتان روز بد نبیند!چنان بی خوابی شدیدی به سرم زد که نتیجه اش شده پستی که حالا که هنوز 7 صبح جمعه هم نشده دارم می نویسم... از دیشب تا همین چند دقیقه پیش که از جایم بلند شدم آنقدر پتو پیچ رفته ام توی بالکن و بارش بی امان باران را نگاه کرده ام و آنقدر از پهلوی راستم به پهلوی چپم چرخیده ام که نا خودآگاه یاد آخرین مرحله پخت حلوا افتاده ام!درست آنجا که حلوا را با تکان های متناوب به جداره های قابلمه می کوبند تا روغنش گرفته شود! و خب میان همین بی خوابی دیشب بود که فکر کردم واقعا قدر چه چیزهای مهمی را نمی دانیم،چه چیزهایی را نمی بینیم،چه چیزهایی داریم که انقدر روتین شده اند دیگر خوشحال و شکرگزار نمی کندمان! پی نوشت:یه جایی می خوندم قدر چیزهای کوچیکی که تو زندگی داری بدون!چون یه روز سرتو برمیگردونی و می بینی چیزای کوچیکی نبودن! , ...ادامه مطلب

  • چو عمرم مدتی با گل گذر کرد/کمال همنشین در من اثر کرد

  • این روزهایی که خونه هستم با مامانم میرم خرید،لذت می برم از خرید خیار و گوجه و تره فرنگی و نارنج...از همین زندگی کردن معمولی و درگیر حال بودن و در این بین به حالات فروشنده ها هم دقت می کنم....چند وقتی هست که به نظرم میاد میوه فروش ها و سبزی فروش ها آدمای خوش اخلاق و خنده رو و شادی به نظر میان...درست مثل فروشنده هایی که تو بازار گل می بینم...محیط واقعا روی آدما تاثیر میذاره و این گاهی منو به فکر فرو می بره که شاید تو اون جهان موازی که چند وقت پیش تو یکی از پستام ازش نوشته بودم، یه میوه فروشی نقلی دارم!D: البته فعلا که از سر و کار داشتن با میوه ها به خوردنشون! و پرورش درختچه کامکوات تو بالکن بسنده کردم!, ...ادامه مطلب

  • و پدری دارم که مثل بیشتر مردها عاشق اخبار است!

  • اگر به فرض بخواهند مرا شکنجه روانی بدهند یکی از بهترین راه ها این است که مرا بگذارند در اتاقی و بیرون اتاق طوری که صدا را بشنوم تلویزیون را روشن کنند و مدام اخبار ساعت 18:30 را برایم پخش کنند!!! لحن بی حالت و بی احساس اخبار گو ها را دوست ندارم،آن هم وقتی اخباری را اعلام می کنند که یک سره غم و اندوه است... پی نوشت:و البته که خدا همه پدرها را نگه دارد^_^, ...ادامه مطلب

  • یکی را می دهی صد ناز و نعمت/یکی را نان جو آلوده در خون

  • مترو دوست داشتنی نیست اما کار راه اندازه و گاهی واقعا فکر می کنم اگه نبود واقعا نصف رفت و آمد مردم تو تهران لنگ می موند...ولی کنار این 2 تا ویژگی که گفتم جاییه که می شه تیپ های مختلف و قشر های مختلف مردم رو توش دید...و یکی از این اقشار که البته از دسته مسافران نیستن،کودکان دستفروشن....تقریبا نصف روزهای هفته رو سوار مترو میشم و زیاد این بچه ها رو می بینم و هر بار به شدت ناراحت میشم....امروز مامانم هوس کرده بود بره حسن آباد و کاموا بخره برای ژاکت،منم رفتم...چند ایستگاه مونده بود برسیم که دو تا پسر بچه سوار شدن،یکی تقریبا 6 ساله و یکی تقریبا 9 ساله...صورت بچه کوچیکترو ندیدم،پشتش به من بود،اما موهاش ژولیده بود و لباسش گشاد گشاد...پسری که رو به روم ایستاده بود هم موهای نامرتب و سر و صورت کثیفی داشت اما با همون اوضاع هم چهرش خیلی بانمک و حتی دوست داشتنی بود،اگه یه دوش می گرفت و موهاش یه مدل قشنگ داشت و لباسای شیک و تمیز تنش می کردن،با گونه های برجسته و چشم و ابروی گیرایی که داشت میتونست بچه ای باشه که مدام به پدر و مادرش میگن ماشالا بچتون چقد قشنگه...! اما اون بچه ها چیکار می کردن؟!با همون س,یکی را میدهی صد ناز ونعمت,یکی را میدهی,یکی را میدهی صد گونه نعمت ...ادامه مطلب

  • یعنی واقعا استعدادم در این زمینه از اشرشیا کلی هم کمتره!

  • مامانم خیلی در زمینه خیاطی و خصوصا بافتنی با استعداده،عکس یه مدل بافتو میبینه و راحت می بافتش و نقطه مقابلش منم!هرگز نتونستم یه شال ساده هم تموم کنم!بیشترین چیزی که بافتم نصف یه شال گردن تو راهنمایی بود که اونم فقط تو مدرسه جلوی معلممون خودم بافتم!بقیه رو مامانم بافت! سر انداختن ساده رو و بافت کشباف رو هر وقت بخوام میل دستم بگیرم باید فکر کنم تا یادم بیاد!و د نهایت بعد از بافتن چند رج انقد کلافه میشم که میذارمش کنار!و همه اینا در حالی که عاشق اشارپ و شال بافتنی و بلوز های بافت ظریف هستم!گاهی واقعا دلم میخواد مثل فیلم های انگلیسی تو شبای سرد زمستون بشینم کنار شومینه و از تو یه سبد حصیری کامواهای خوشرنگ بردارم و ببافم! ولی خب این کاملا یه رویاست!چون قشنگ احساس می کنم با تو هم رفتن کامواها اعصاب منم داره گره میخوره!D: شال بافتن با دست های عطر زده برای معشوق فرضی!!!(مثل دشمن فرضیD:) هم که دیگه فوق رویایی محسوب میشه برای من چون احتمالا شال مذکور تا قیامت تموم نمیشه!(((((((: پی نوشت1:اشرشیا کلی(E.coli)یه باکتری گوگولی و جز فلور طبیعی روده هست،هم از بیماری زایی بعضی از باکتری ها در روده جلوگ, ...ادامه مطلب

  • last seen recently

  • هر چند که شبکه های اجتماعی بخش زیادی از حریم و آرامش زندگی آدم ها را تحت الشعاع خود قرار داده اند اما همیشه یک ویژگی تلگرام را خیلی دوست داشته ام...آن هم اینکه وقتی میخواهی گزینه ای را انتخاب کنی که کسی ساعت دقیق آخرین آنلاین بودنت را نبیند در جمله کوتاهی توضیح می دهد که با انتخاب این گزینه شما هم از دیدن ساعت دقیق آخرین آنلاین بودن مخاطبین خود محروم می شوید.یادآوری خوبی برای اینکه هر آنچه برای خودت می پسندی برای بقیه هم بپسند...اگر نمی خواهی ساعت های آنلاین بودنت را هر کسی ببیند،راه به راه چک نکن که last seen فلانی کی بوده! +من حالت قیدی last seen recently رو دوست ند,last seen recently,last seen recently در تلگرام,last seen recently telegram pc,last seen recently telegram means,last seen recently telegram desktop,last seen recently in telegram,last seen recently telegram artinya,last seen recently telegram یعنی چه ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها